شیشه که برای اولین بار در میان مواد موزاییک برای حیاط در دوره هلنیستی (قرن سوم تا یکم قبل از میلاد) ظاهر شد، امکانات رنگ نامحدودی را به این هنر آورد.
با این حال، در طبقات، به دلیل شکنندگی آن باید کم استفاده می شد. در کفها، تسریهای شیشهای برای قویترین رنگهای قرمز، سبز و آبی استفاده میشد، در حالی که رنگهای ملایمتر با سنگهای رنگی ارائه میشد.
با توسعه موزاییک دیواری، شیشه تا حد زیادی کارکرد سنگ را به عهده گرفت و رنگ هایی با شدت بی نظیر تولید کرد و منجر به جستجوی مداوم برای جلوه های رنگی جدید شد.
موزائیک سازان دوره مسیحیت اولیه با دانش اندک از قوانین اپتیک، اما با تجربه عملی فراوان، با بهره برداری از تسری های شیشه ای طلا و نقره، مسیری کاملاً جدید به این هنر دادند.
مانند آینه، روی شیشه ای که این نوع تسری از آن ساخته می شد، یک ورقه فلزی اعمال می شد یا بهتر است در آن محصور شد.
فلز ورق طلا یا برای نقره احتمالاً قلع بود. این تکههای شیشه آینه بازتابهای طلایی یا سفید با شدت بالا میدادند و میتوانستند برای به تصویر کشیدن اجسام فلزی گرانبها یا برای تشدید جلوه رنگهای دیگر استفاده شوند.
اما بالاتر از همه، به عنوان وسیله ای برای ارائه نوری که از خدا سرچشمه می گیرد، استفاده می شد.
تسریهای طلا برای اولین بار توسط رومیها در تزئینات طبقه و طاق اواخر دوران باستان مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا، نقش آنها صرفاً دادن یک جلوه طلایی بود.
به عنوان مثال، از تسراهای طلایی برای به تصویر کشیدن یک تاج گل طلایی در موزاییک کف در انطاکیه و ظروف طلا در برخی از موزاییکهای طاق در سانتا کوستانزا در رم استفاده شد.
بعدها که این استفاده از طلا برای مقاصد تقلیدی اصلاح شد، جلوههای دیدنی در تصویر کردن لباسها ایجاد شد.
چوپان خوب در مقبره گالا پلاسیدیا در راونا، لباسهای طلایی از مکعبهای طلایی متراکم بر تن دارد که با نوارهایی از تسریهای زرد روشن سایه میاندازند. تسری های نقره ای نیز در کوزه و حوض نقره ای در صحنه شستن دست های پیلاطوس یافت می شود.